-
واقعیت...
پنجشنبه 15 دیماه سال 1390 20:38
حتی تصورشو هم نمیکردم!!! تو سن 26 سالگی، بدون هیچ گونه نا سلامتی به استقبال مرگ رفتن حس عجیبیه به نظرم باید وصیت ناممو بنویسم!!!!!!!! من که چیزی به ذهنم نمیرسه دلم برای خدا تنگ شده...
-
من از این دیار خواهم رفت، بدون تو...
جمعه 2 دیماه سال 1390 11:16
قربونت برم پنج شنبه دوباره اومد جمعه جمعه و دل تنگی هاش منم که دلم شکسته از روزی که یارو دیدم آخر کارو فهمیدم خط و نشون برام داش رو لب و اون چشم سیاش قربونت برم پنج شنبه دوباره اومد جمعه بازم گلایه ای نیست عاشقی زورکی نیست به خودم میگم آدم باش عاشقی مال تو نیست قربونت برم پنج شنبه دوباره اومد جمعه کی گفته هر کی مَرده...
-
زائر...
چهارشنبه 23 آذرماه سال 1390 23:35
رنگی ترین نیایشم، شبهای بی کسی سـت دلواپسی نیایش است؟! این رسم دلبری ست؟! من بر ضریح چشم تو ، دخیل بسته ام من کیستم؟!! آن کس که در قلب تو منزوی ست آشفته گشت آشفتگی، با ناز چشم تو چشمی به رنگ ... عسلی که رنگ نیست! راستی، گفته بودی که رنگ چشمات سیاهه!!! پس بی خیالٍ شعر زیارتو بچسب... * یادم نرفته برای شعر قبلی باید مطلب...
-
قنوت عشق...
شنبه 19 آذرماه سال 1390 16:53
من دست به دامان نگاه توام ای جان جان بر لب جانانه بیامد نظری کن من اشک ز مژگان بچکانم نگه تر تا زخمه به تاری نزدم سرزنشم کن آن دم که قنوت از خم ابروی تو بستم چشمان تو شد قبله ی من مست ترم کن ما چند صباحی است به دنبال تو هستیم یک دم نرو بازایست نگاهی به عقب کن هر چند که از عشق تو دیوانه و مستیم کن بهر "شفا"...
-
شیشه های آکواریوم رو لمس کن...
جمعه 11 آذرماه سال 1390 14:43
ما تو اقیانوسمون یه ماهی کوچولو داشتیم به اسم میمی طفلک تازه از آکواریوم اومده بود تو اقیانوس خیلی خواستیم کمکش کنیم تا توانایی زندگی رو تو محیط اقیانوس داشته باشه به خدا راس میگم خیلی کمکش کردیم ولی خوب اون نتونست...
-
مسلم بن عقیل ...
یکشنبه 6 آذرماه سال 1390 19:30
به حسین بگویید به کوفه نیاید چشمان بی حیای کوفه به دنبال کنیز می گردند...
-
کابوس...
پنجشنبه 3 آذرماه سال 1390 11:12
کابوس ندیدنت را می بینم چرا بیدارم نمیکنی؟؟؟
-
لعنت به تو ای پائیز دوست داشتنی...
سهشنبه 1 آذرماه سال 1390 00:57
غصه ی چشمانت پاییز و زمستان شهرمان را از چشمم انداخت!!!
-
بیماری چشم تو...
دوشنبه 30 آبانماه سال 1390 01:19
دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم لیکن از لطف لبت، صورت جان می بستم
-
خدا...
یکشنبه 29 آبانماه سال 1390 00:12
دلم میخواد باهات قدم بزنم... بعضی ها حسودیشون میشه میگن کم پز خداتو بده بهمون!!!
-
من عاشق نیستم...
سهشنبه 24 آبانماه سال 1390 12:16
من عاشق نیستم... فقط گاهی حرف تو که می شود، دلم مثل اینکه تب کند! گرم و سرد می شود... آب می شود... تنگ می شود
-
عیدتون مبارک ...
دوشنبه 23 آبانماه سال 1390 14:37
سلام به همگی و تبریک عید... از بین تمامی مطالبی که تو ذهنم در حال مرور شدن بودن برای نوشته شدن، من یه چیز توپ براتون انتخاب کردم. یه کلیپ فوق العاده زیبا که مطمئنم خنده رو رو گونه هاتون جاری خواهد کرد. اسم این کلیپ اینه: من چرا تپــــــلم ؟؟؟ (دانلود کنید) اصلا قصد تبلیغ یا اغراق ندارم، این کلیپ استثنائیه... واقعا...
-
گمنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــام...
چهارشنبه 18 آبانماه سال 1390 23:07
وقتی لبخند میزنی تمام جهان می ایستد، تا تو را تماشا کند... و چشمهایت؛ ستاره ها نیز مانند آنها درخشان نیستند...
-
ترجیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــح...
دوشنبه 16 آبانماه سال 1390 11:00
تو را به خدا می سپارم تا در نبودنم، فرشته ای را همراه تو گمارد تا زشتی ها را از تو دور کند و در مسیرت گــــــــــــــــــــــــــــــــل بیافشاند آنقدر به خدا اطمینان دارم که می ترسم بعد از این نبودنم را به بودنم ترجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیح دهی...
-
تو مثل فصل بهاری...
یکشنبه 15 آبانماه سال 1390 00:01
تو مثل فصل بهاری ز شور و عاطفه لبریز دوباره من به نگاهت کنم نگاه دل انگیز تو مثل فصل بهاری پر از شقایق و سنبل دوباره من به تو گویم که هستیم توئی ای گل تو مثل فصل بهاری پر از غرور و جوانی دوباره گوش فرا ده بگویم آنچه ندانی تو مثل فصل بهاری رها چو باد صبائی منم اسیر نگاهت نشسته ام تو بیایی تو مثل فصل بهاری پر از شکوفه و...
-
برو گم شو...
یکشنبه 8 آبانماه سال 1390 20:42
میروم تا گم شوم نه در محیط! نه در قید مکان و زمان، باید در خودم گم شوم وقتی در خودت گم می شوی دیگر هیچ نیستی، برای یافتن او باید در خود گم شد " برو گم شو " زیباترین دعا برای کسانی که دوستشان داری!!!
-
عجب صبری خدا دارد!!!
جمعه 6 آبانماه سال 1390 14:38
عجب صبری خدا دارد! اگر من جای او بودم برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان هزاران لیلی ناز آفرین را کو بکو آواره و دیوانه میکردم عجب صبری خدا دارد! اگر من جای او بودم بگرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان سراپای وجود بیوفا معشوق را پروانه میکردم!
-
بی وفا...
سهشنبه 3 آبانماه سال 1390 22:09
ناز معشوق از نیاز عاشقان بالا گرفت ورنه پاداش محبت بی وفایی ها نبود
-
یار...
جمعه 29 مهرماه سال 1390 18:56
ای مصور صورت یار مرا بی ناز کــــــــــــــش چون به نازش میرسی بگذار من خود میکشم
-
خشونت...
چهارشنبه 27 مهرماه سال 1390 19:50
خشونت همیشه یک چشم کبود و دندان شکسته و دماغ خونی نیست. خشونت، تحقیر، آزار گاهی یک نگاه است ! نگاه مردی به یقه ی پایین آمده لباس زنی وقتی که دولا شده و چایی تعارف می کند ! نگاه برادری است به خواهرش وقتی در مهمانی بلند خندیده ! نگاهی که ما نمی بیینیم. که نمی دانیم ادامه اش وقتی چشم های ما در مجلس نیستند چیست؟ ترسی است...
-
لعنت...
جمعه 15 مهرماه سال 1390 14:42
من که آخرش نفهمیدم چه فرقی بین حرف دل و نیت و اون چیزی که میگی هستش. بعضی وقتها میخوای یه مشکلی رو حل کنی و نیتت هم خیرخواهانه است ولی چیزی که میگی به نظر اون چیزی نبوده که تو دلت بوده و در نهایت همه چیز به نفع حریف تموم میشه. لعنت به این ســـــــــوء تفاهــــــــــــم...
-
I’ll thank Allah for opening my eyes
دوشنبه 11 مهرماه سال 1390 13:54
یه شعر فوق العاده زیبا، با یه آهنگ استثنائی و صدای آرام بخش ماهر میتونه یه روز پائیزی زیبا رو برامون رقم بزنه... شاید این شعر شرح حال این روزهای من هم باشه... لینک دانلود آهنگ I praise Allah for sending me you my love You’ve found your home it’s here with me, and I’m here with you Now let me let you know You’ve opened...
-
دخترها...
پنجشنبه 7 مهرماه سال 1390 10:44
روز دختـــــــــــــــــــــــــــــــــــــر مبارک...
-
تولد...
پنجشنبه 31 شهریورماه سال 1390 14:09
خش خش ... صدای پای خزان است، یک نفر در را به روی حضرت پاییز وا کند * به قول یکی از بچه ها آدما کلا دو دسته ان: دسته ی اول متولدین ماه مهــــــــــــــــــــــر هستن دسته ی دوم هم افرادی ان که دوست دارن متولد ماه مهر باشن (باید بگم که شوخی بود اگر نه که همین الان مغرور بودنو میکوبن تو صورتم) فردا به صفحه ی دیگه از کتاب...
-
نامهربان...
جمعه 18 شهریورماه سال 1390 19:05
آتشی بر جانم افکندی و ناز انداختــــــــــی بر دلم یک جرعه از معنای راز انداختــــــــی هر دم از یاد رخت تیر خیالـــــــــــــــم بگذرد خنده ی شیرین شکر را دلنواز انداختـــــــی غصه را خلوت نشین چشمهایـــــم کرده ای مست چشمان سیاهت را نماز انداختـــــی آفرین بر دلبر شیرین رخ شیرین بیــــــــــــان سهم عاشق را عجب سوز...
-
امیدوارم فیلتر نشم!!!
جمعه 18 شهریورماه سال 1390 15:18
هر کس می خواهد از حال من باخبر شود، کتاب "گزارش یک آدم ربایی" گابریل گارسیا مارکز را بخواند! ( میرحسین در دیدار با فرزندانش پس از ۲۰۰ روز حصر ) لینک دانلود
-
عزم دیدارِ تو دارد جان بر لب آمده...
چهارشنبه 9 شهریورماه سال 1390 22:49
نیمه شب است و چیزی تا سحر باقی نمانده است. آخرین شب از ماه رمضان. صدای شب به گوش میرسد در این آرامش عجیب... (به ادامه مطلب بروید) ماه و ستارگان سلام می گویند و عشق را به دلم پیوند میزنند، گویی راز نهانی در دل دارند و می خواهند آن را بازگو کنند. شگفتا، شگفتا از این همه زیبایی... عظمت در دیدگانم موج میزند. چه گلستانی به...
-
انباره ی ذهن...
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1390 16:06
فقط یه خاطره. همین... ******* امروز 11 تیر بعد از امتحان معماری دم در دانشگاه یه فال فروش رد میشد و یکی از بچه ها اونو شناخت و گفت آدم محتاجیه، یه فال ازش بگیریم . من و چند تا از دوستان هم ازش فال گرفتیم. بهتره بگم پول دادیم و فالمونو گرفت... فال من این بود... رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند چنین نیز هم...
-
به بهانه ی شب های قدر...
پنجشنبه 27 مردادماه سال 1390 17:09
بعد از خدا دیگر هیچ کس منتظرم نیست!!!
-
پائلو کوئلیو
دوشنبه 24 مردادماه سال 1390 12:41
ترجمه فارسی جدید ترین کتاب پائلو کوئلیو ، اثری که هنوز ترجمه ی انگلیسیش منتشر نشده است. برای دریافت کتاب کلیک کنید