قنوت عشق...



من دست به دامان نگاه توام ای جان

جان بر لب جانانه بیامد نظری کن


من اشک ز مژگان بچکانم نگه تر

تا زخمه به تاری نزدم سرزنشم کن


آن دم که قنوت از خم ابروی تو بستم

چشمان تو شد قبله ی من مست ترم کن


ما چند صباحی است به دنبال تو هستیم

یک دم نرو بازایست نگاهی به عقب کن


هر چند که از عشق تو دیوانه و مستیم

کن بهر "شفا" منت و یک لحظه نگه کن...



* دوستان حتما نظرشونو بگن، رک و بی پروا

هر نقدی میتونین انجام بدین ممنون میشم، اصلا دوس دارم به چارمیخ بکشین این شعرو

دم همتون گرم



نظرات 7 + ارسال نظر
من شنبه 19 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:09 ب.ظ http://k-poem.blogsky.com

سلام
شما تو نصف شعرتون از جانب من حرف می زنید و بقیش با ماست ، از طرفی قافیه هاتون ضعیفه در مقابل کلماتی که استفاده می کنین خیلی قشنگه بیشتر روی قافیش کار کنید ( دوستانه ;) )

میخوامت...

adel شنبه 19 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:09 ب.ظ http://www.adel-gh.yurdblog.com/

ایییوووووول خیلی جلب بود توجه کن مقام جلب از جالب خیلی بیشتره من لینکت کردم داداش خواستی لینکم کن بای

جزیره ماداکتو یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:08 ق.ظ http://jazirehmadakto.blogfa.com

به چار میخ؟ هآ؟
باشه...

حالا فعلا اگه مردی توو جواب این کامنت نگو دوس خوبم:

ای بابا

آقا نیمیدانی بگو نیمیدانم...

چار میخ میدونی شیه؟؟؟


چ ا ر م ی خ دد جان

بهار یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:22 ق.ظ http://zendanebihesar.blogsky.com

شعر قشنگی بود مخصوصا بیت اول و چهارم اما قافیه نداشت

مرسی بهار

نوشین دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:39 ق.ظ http://noshinweblog.blogsky.com

علی رغم اینکه قافیه درستی نداره اما باز آهنگ شعری خودش رو داره . و ریتمش اینقدر خوب و موزون هست که من بار اول که خوندم متوجه عدم وجود قافیه درستش نشدم. اما برا من هم این سوال وجود داست که چرا دو مصرع اخر من به ما تبدیل میشه مصرع چهارم رو خیلی دوست دارم و مصرع پنجم رو هم.
مصرع دوم رو درک نکردم

بسیار عالی

ممنونم واقعا

همیشه نظرات و دیدگاهتون برام مهم بوده.

مرسی

نوشین دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:55 ق.ظ http://noshinweblog.blogsky.com

اصلاحیه: منظورم بیت 4 و 5 بود نه مصرع 4 و 5
مامانم هم در مورد بیت دوم با من هم عقیده است معنی درستی نمی رسونه و ایشون معتقده اگر بجای "تا" از "گر" استفاده بشه درک تر میشه
مامانم میگه مصرع دوم بیت 4 برای این شعر مناسب نیست (خیلی ساده است) و با وزینی و سنگنی شعر سازگاری نداره


از مادر بزرگوارتون هم تشکر کنید

حتما در مورد شعر در پست بعدی توضیحاتی خواهم نوشت

محمود چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:15 ب.ظ

میدونی چیه بهنام؟ غزل یه قالب حساسه شعریه،نیاز بیشتری به دقت نظر و ظریف کاری داره.ما شاید بتونیم توی مثلا ترانه ها،از ضعف و ایرادهای قافیه یا حتی گاهی وزن،چشم پوشی کنیم،اما توی غزل نمیشه.
اشکالای قافیه ای زیادی داری که اصلا غیر قابل اغماضه.یکی دو جا هم تو وزن ریپ زدی
بعد اینکه از اونجایی که دست آدم تو قالب های سنتی بسته ست،یکی دوجا نتونستی اون ارتباط موثر رو بین مصرع ها برقرار کنی مثلا بیت سوم
اما یه بیتی مثل بیت آخر رو اگر به چشم یه تک بیت نگاه کنیم،در نوع خودش شاهکاره !

در مجموع تحسین برانگیز بود.یکی از دلایلی که من از قالب های سنتی به سمت هایکو و کاریکلماتور و کوتاه نوشته روی آوردم،همین بحث محدودیتش بود

وای محمود!!!

پوکوندیم داداش........

دمت گرم

حالا بعدا یه توضیحاتی درمورد شعر مینویسم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد