اجلاس سران پسران غیر متعهد!!!

از پری شب تا دیروز ظهر ی مهمون ویژه داشتم


البته زیاد ازش خوشم نمیادا، ولی مجبوری تحملش کردم


شب ساعت 2 خوابید و صبح هم 6:30 بیدارش کردیم...خودش که می گفت تا حالا این وقت صبح بیدار نشده بوده!!!


روز خوبی بود دیروز...بچه ها تا تونستن سر ب سرش گذاشتن...انصافا جنبش بد نبود...البته خیلی مراعاتشو کردن بچه ها...ولی تست مرحله اولو خوب سپری کرد


انقده بهش خندیدیم...آی حال داد...آی حال داد...!!!


حالا ازم نخواید اسم این مهمون موفرفریمونو بهتون بگم که...عمرا اسمشو نمیگم...چی فک کردین پیش خودتون؟؟؟ ها؟؟؟


خوابم میاد...فعلا!!!


**************************

*آهنگ Kurşun به معنی گلوله از Emrah  رو هم آپ کردم

آهنگ قشنگیه...


اینم ی تیکه از شعر و ترجمه:


Düşündükçe çılgına dönüyorum
هر وقت بهش فکر میکنم ، دیوانه میشم
Sana yabancı bir elin dokunuşunu
اینکه دست یک غریبه بهت میخوره
Hiç bekleme beni teslim olmuyorum
اصلا منتظر من نباش چون تسلیم نخواهم شد
Kendime ayırdım o son kurşunu
گلوله آخری رو واسه خودم کنار گذاشتم...