دلم میخواد چوپان باشم...!!!

درام دیوونه میشم  

پروژه olsr مونده هنوز...  

آقای عبدا... نژاد هر روز از بهبهان زنگ میرنه...!!!

 Ns-3 رو ویندوز اجرا نشد مجبور شدم رو لینوکس نصب کنم که واقعا باعث سردرده... 

به نظرم باید برای این کار دکترای افتخاری کامپیوتر بدن...  

بعدش هر کاری کردم olsr اجرا نشد...دوباره گشتم 2 ساعت دیدم با یه راهی  رو ns-2 اجرا میشه...دوباره ویندوز 7 نصب کردم که رو اون نمیشد باز وین XP به صورت مجازی رو 7 نصب کردم.... نشد که نشد ...ولی هنوز از رو نرفتما

تو این هیر و ویر  و اعصاب خرابی مجتبی هی تن تن زنگ میزنه میگه این دوربینه چی شد...خیر سرمون قرار بود بریم ی جا دوربین مدار بسته نصب کنیم...فعلا کنسله...اگه چک مجتبی برگه بخوره آبروم میره پیشش 

از اونور عباس اومده با سیستم تو بغلش...میگه خرابه، درستش کن ... من سیستممو از تو میخوام... 

واااااااااااای خالم اینا و پسر خالم اینا از اهواز اومدن، صد رحمت به پرندگان ابابیل .... 

بهنام، همراه بانک فلان بانکو برام نصب کن 

بهنام، برام میل درس کن 

بهنام، چرا نمیتونم تو یاهو لوگین کنم... 

من: خو یوزر پستو درس زدی ؟

یادم رفته  پسم چی بود 

من: خو اگه ندونی که نمیشه 

پ تو چجور مهندس کامپیوتری هستی؟؟؟ 

من:

 دارم شاخ در میارم ....  

ترجمه فصل 4 خانم کیانی مونده...کل ترمو خوابیده 2 روز مونده به دفاعیش تازه یادش افتاده... 

ترجمه های علی مونده...قبل عید قرار بود بهم بده...بعد 13 زنگ زده میگه ردیفش کن...میگم بخدا وقت ندارم علی، نمیرسم...با ی بدبختی مجبورم کرده انجامش بدم، تازه مال خودشم نیست، میگه زنگ بزن از طرف عذرخواهی کن و بگو علی قبل عید اینارو داده بمن و من وقت نکردم انجامش بدم...  

احسان شونصد بار زنگ زده...!!! 

patch  پروتکل olsr کار نمیکنه...دوباره میل زدم به احسان میگم نسخه 2.34  رو دانلود کن برام بفرس...مقاله های خودم نصفه کاره مونده... 

وحید اومده میگه برام جدول درس کن...اینو کجای دلم بذارم؟؟؟ 

زنگ میزنم به صیاد جواب نمیده..صادق زنگ میزنه جواب نمیدم...مامانمم هی داره کار میگه بهم...اینو بیار اونو ببر...قربونش برم زود رنجم شده تازگیا ...   

 چشام داره در میاد...اعصاب خراب...!  

  

همه کار دارن باهامون...اگه نه که فراموش میشم...همینشم خوبه 

از نو شروع می کنیم ... با نام و یاد تو

------------------------------------------------------- 

*راستش دارم فک میکنم اگه منم چوپان میشدم هم خیالم راحت تر بود 

 و هم شانس پیغمبر شدنم بالا...!!!