به تو می اندیشم...

وقتی جوانه های امیدم که با سیلاب سختی ها نابود میشوند

یا با خشکی های نا امیدی می خشکند
یا با عناد نا اهلان پایمال میشوند

به تو می اندیشم
********************
وقتی نمیدانم دل دارم یا آن را به دست خود در یکرنگی رنگ لباسم گم کرده ام
وقتی وجودم سراسر تشنگی است و هر جرعه مرا تشنه تر میکند
وقتی سردی بدنم از سردی صبحگاه پیشی میگیرد

به تو می اندیشم
********************
آن هنگام که مرا بی فکر و ابله میخوانند
آن هنگام که مرا یک قاتل مطیع میپندارند
آن هنگام که کاستی را باید از نیمه ی پر ، پر فرض کرد
به تو می اندیشم
********************
وقتی که نمیدانم بر غربت خود بگریم یا غریبی حسین
وقتی که عقل افسار نهایت را در دست وسوسه نابودی میدهد
وقتی تنها راه روشن همانست که میتوان دید

به تو می اندیشم
********************
وقتی که در قهقه های اطرافیان چشمانم را میپوشانم تا بتوانم آسوده گریه کنم
و در سیل اشک هایشان جایگاهم را بلند تر میبینم

به تو می اندیشم 

نظرات 5 + ارسال نظر
لیوسا شنبه 29 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:55 ب.ظ http://memorialist.blogsky.com

لحظه لحظه زندگیم را به تو میاندیشم(جمع پست)

چپال یکشنبه 30 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:37 ب.ظ

میشه یه توضیح مختصر درباره ی قواعد شعر نو بدی؟اگه میشه همینجا تو قسمت یادگاری.(ممنون)

پسر پاییز دوشنبه 1 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:59 ق.ظ http://paeezan1988.blogfa.com

بس که دیوار کوتاه است
هر که از کوچه تنهایی ما میگذرد
به هوای هوسی هم که شده سرکی میکشد و میگذرد...

هانیه دوشنبه 1 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:24 ب.ظ http://gamaj.blogsky.com

کار خوبی میکنی

لیوسا چهارشنبه 3 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:23 ب.ظ http://memorialist.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد