اول به سراغ یهودی ها رفتند
من یهودی نبودم اعتراضی نکردم.
پس از آن به لهستانی ها حمله بردند
من لهستانی نبودم و اعتراضی نکردم.
آنگاه به لیبرال ها فشار آوردند
من لیبرال نبودم اعتراضی نکردم.
سپس نوبت به کمونیست ها رسید
کمونیست نبودم بنابراین اعتراضی نکردم.
سرانجام به سراغ من آمدند
هرچه فریاد زدم کسی نمانده بود که اعتراضی کند.
(این شعر رو یکی از دوستان گفته بود که جالب بود لینکشو با اسم افازات یک دانشجوی ادبیات میتونید پایین پیدا کنید)
سلام بهنام عزیز
چند وقتی بود که نبودی
من ۳تا آپ کردما !!!!!!!
این که انسان بی قلب هیچی نداره رو باهات موافقم
این که بین این همه مخلوق فقط اشرف مخلوقا خدا رو منکر می شه هم باهات موافقم
در کل نوشته جالبی بود
نظر خودتم مثل همیشه عالی
می خواستم بدونم که شعر ها و متن های ادبی دیگران هم تو وبلاگت قرار می دی ؟اگه بفرستن؟
سلام
حتما
به امید جون سلام برسون
موفق باشید
کمونیست ها که به خدا اعتقاد ندارن میشه یه کم واضح تر دیدگاهتو بگی
سلام
قلب که دارن...