گزارش . . .

 

 

 این عکس جوانیمان است،ههی... یادش بخیر...یلی بودیم برای خودمان...!!!  

چند روزی بود که سگی شده بود اخلاقمان...بدون هیچ دلیلی! 

 

احساس می کنیم این روح سرکش سگی مان آرام گرفته و همان روح خودمان دارد جایگزینش می گردد...احساس است دیگر...چه کار می شود کرد؟! 

 

بعد از آن همه کار و تلاش در هفته های اخیر دو فروند مقاله برای کنفرانس ارسال کردیم...واقعا در پوست خودمان نمی گنجیم و هی داریم از خودمان خوشحالی منتشر می کنیم... 

  

فعلا فروغ خوانی را هم کنسل نموده ایم تا روح بیچاره مان کمی آسایش کسب  نماید...ایام ب کام است به لطف خدا...همین!!!