گزارش . . .

 

 

 این عکس جوانیمان است،ههی... یادش بخیر...یلی بودیم برای خودمان...!!!  

چند روزی بود که سگی شده بود اخلاقمان...بدون هیچ دلیلی! 

 

احساس می کنیم این روح سرکش سگی مان آرام گرفته و همان روح خودمان دارد جایگزینش می گردد...احساس است دیگر...چه کار می شود کرد؟! 

 

بعد از آن همه کار و تلاش در هفته های اخیر دو فروند مقاله برای کنفرانس ارسال کردیم...واقعا در پوست خودمان نمی گنجیم و هی داریم از خودمان خوشحالی منتشر می کنیم... 

  

فعلا فروغ خوانی را هم کنسل نموده ایم تا روح بیچاره مان کمی آسایش کسب  نماید...ایام ب کام است به لطف خدا...همین!!! 

 

 

نظرات 10 + ارسال نظر
پگاه چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:09 ب.ظ

آخه جنبه نداری چرا فروغ می خونی؟ همین محمود رو میبینی چقدر سیر تحولاتش عمیق و زیاده! خب واسه ی همین فروغ ها و امثالهم هست دیگه!
آش ماش بیرون باش. مواظب خودت باش. بیسکوییت بخور ساکت باش. پسر پادشاه باش. انقدم گریه نکن!

غیر خصوصی!

خدایا خودت کمکش کن...طفلک

آسمان دلم(رها) پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:29 ق.ظ http://barzakhekamal.blogfa.com

بهنام جوونیات سولاریوم می رفتی یا با آفتاب برنزه می کردی؟
بهت میادا
کلا شاپو میزاشتی بهتر بودا
خوش به حالت
من که همچنان در حال ارسال مقالم

آفتاب عزیزم

تو عکس مشخصه که اونجا ساحله

مقاله ی چی؟؟؟ ها؟؟؟ بوگو!!!

خودت میدونی پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:16 ق.ظ

راست میگی یلی بودی ولی یل تر از تو عکاست بوده.تعریف از خود
نباشه عجب عکسی گرفتما


نه ددجان



آها...تونی

اشناختمت!!! سواحل هاتایا تو تایلند...یادمه!!!

تو هم پیر شدی مثل من؟؟؟

پگاه پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:50 ق.ظ

رو دست امیر حسین پاشدی؟ عکسه خیلی باحال شده.
مخصوصن جای رکابیت که مونده رو تنت. خب چرا در نیورده بودی اونو یه دست برنز شی؟

نه بابا....عمرا به امیر برسیم ما

اگه رکابی رو در می آوردم الان از کجا میدونستی رکابی پوشیده بودم؟؟؟

ها؟
ها؟
ها؟

آسمان دلم(رها) پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:04 ب.ظ http://http:barzakhekamal.blogfa.com

چرا بیکینی نپوشیدی؟
کمال خودتی پررو
ما هی میفرستیم اونام هی ریجکت میکنن

بیکینی نه و بورکینی!!!

من که ندیدم اما ساخت سوئد بوده که دختران محجبه و مسلمان بتونن باهاش شنا کنن...چیزی مثل لباس غواصی کلاه داره که البته مطمئنم فقط به درد شنا میخوره نه حمام آفتاب!!!

باشه آقای گرایی، چرا عصبانی میشی آآآآآآآآآآآآاقا؟

آسمان دلم(رها) پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:59 ب.ظ

بی خیال پاپتی راحت باش،این روزا آقا بودنم کلی مردونگی میخواد شاید ما تونستیم

آره کمال جان...تونستی

آسمان دلم(رها) پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:07 ب.ظ

تو چی میخونی بنام پاپتی؟
فک کنم IT

نابغهههههههههههههههههههههههههههه

رها پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:20 ب.ظ

سلام آق بهنام عزیز
نه بابا فک کن ناراحت شم
ولی فک کنم شما ناراحت شدیا؟آره؟شوخی کردم
شما راحت باش من ناراحت نمی شم،بی رگم
نگفتی درست گفتم رشتتو یا نه؟
تو هم برا منو حدس بزن

نابغه...من تو پروفایلم زدم it میخونم خو!!!

شما به نظرم زیست شناسی میخونی با گرایش سوسک هاس شاخک دار

درسته؟؟؟

محمود یکشنبه 7 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:13 ب.ظ http://lokomborooha.blogfa.com

یعنی جا داره خاک عالم رو بر سرت انباشته کنم !

فروغ میخونی نابود میشی ؟ بعد هم دیگه نمیخونی ؟ جمع کن برو که شاعر نیستی و شاعر نمیفهمی !
باید بخونی نابود بشی ! نابود بشی تا دوباره ساخته بشی...گوش کن یه کم به حرفای این پگاه ما !

محمود یکشنبه 7 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:15 ب.ظ http://lokomborooha.blogfa.com

صحبت از امیر شد دلم پر زد !
جمعه تا ساعت 10.30 با امیر و جلال و امیری دیگر بیرون بودیم . بعد من و جلال با هم برگشتیم قم !

جات خالی دیوانه ! جات خالی !
تازه به اعماق این لهجه همدانی پی بردم

عاشق این امیرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد