شما مردای ایرانی چرا اینجوری هستین آخه؟! همچین که عاشق میشین انگار سند مالکیت 8دانگ طرف خورده به نامتون. خب برین عروسک بخرین که هرموقع خواستین بخنده هر وقت خواستین گریه کنه هرلباسی خواستین تنش کنین هرجا صلاح دونستین با خودتون ببرینش هرجا صلاح ندونستین تنهاش بذارین. بعدم بذارینش تو کمد درشم قفل کنین که آسمون نبینه لبخندشو. واقعن که!
بهش فکر نکرده بودما...ایده ی جالبیه!!!
مریمانه
چهارشنبه 10 اسفندماه سال 1390 ساعت 12:51 ق.ظ
?? ? why
... Whatever you're comfortable
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
حسود، اِمس مطلبت چیه؟
ممنون حسود اعظم...درس پس میدیم...ما هر چی داریم از شماست حسوداللطنه خانم
خودکولونیالیست = بردگی اختیاری
آسمون که خوبه ، کمتر حسودی برانگیره ، خدا کنه لبخندش رو هدیه ی کس دیگه ای نکنه !
میگم بهنام پاشو بیا این طرفا زیارتت کنیم ! خیلی دوس دارم ببینمت !
دقیقا منظورت از این طرفا کجاست دد جان؟؟؟
کرمان، تهران یا قم؟؟؟
هیچ کس کاری نمیتونه بکنه ، حتی خودم ، تا وقتی این بلاتکلیفی پابرجاست !
بنده خدا دیگه چیکار کنه؟! به آسمون هم نمیتونه لبخند بزنه؟
چه میدونم؟؟؟ خودش میخواد بره سر کار...اصلا نره، والا...
نخیرم، نه به آسمون و نه به هیشکی، مفهومه؟؟؟
چه حس خوبی
قربانت!!!
...ای بابا!!!
شما هنوز هستین
خو لامصب حالا که نت میای مطلب بنویس خو...!!!
شما مردای ایرانی چرا اینجوری هستین آخه؟! همچین که عاشق میشین انگار سند مالکیت 8دانگ طرف خورده به نامتون. خب برین عروسک بخرین که هرموقع خواستین بخنده هر وقت خواستین گریه کنه هرلباسی خواستین تنش کنین هرجا صلاح دونستین با خودتون ببرینش هرجا صلاح ندونستین تنهاش بذارین. بعدم بذارینش تو کمد درشم قفل کنین که آسمون نبینه لبخندشو.
واقعن که!
بهش فکر نکرده بودما...ایده ی جالبیه!!!
?? ? why
... Whatever you're comfortable