ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
من دست به دامان نگاه توام ای جان
جان بر لب جانانه بیامد نظری کن
من اشک ز مژگان بچکانم نگه تر
تا زخمه به تاری نزدم سرزنشم کن
آن دم که قنوت از خم ابروی تو بستم
چشمان تو شد قبله ی من مست ترم کن
ما چند صباحی است به دنبال تو هستیم
یک دم نرو بازایست نگاهی به عقب کن
هر چند که از عشق تو دیوانه و مستیم
کن بهر "شفا" منت و یک لحظه نگه کن...
* دوستان حتما نظرشونو بگن، رک و بی پروا
هر نقدی میتونین انجام بدین ممنون میشم، اصلا دوس دارم به چارمیخ بکشین این شعرو
دم همتون گرم
سلام
شما تو نصف شعرتون از جانب من حرف می زنید و بقیش با ماست ، از طرفی قافیه هاتون ضعیفه در مقابل کلماتی که استفاده می کنین خیلی قشنگه بیشتر روی قافیش کار کنید ( دوستانه ;) )
میخوامت...
به چار میخ؟ هآ؟
باشه...
حالا فعلا اگه مردی توو جواب این کامنت نگو دوس خوبم:
ای بابا
آقا نیمیدانی بگو نیمیدانم...
چار میخ میدونی شیه؟؟؟
چ ا ر م ی خ دد جان
شعر قشنگی بود مخصوصا بیت اول و چهارم اما قافیه نداشت
مرسی بهار
علی رغم اینکه قافیه درستی نداره اما باز آهنگ شعری خودش رو داره . و ریتمش اینقدر خوب و موزون هست که من بار اول که خوندم متوجه عدم وجود قافیه درستش نشدم. اما برا من هم این سوال وجود داست که چرا دو مصرع اخر من به ما تبدیل میشه مصرع چهارم رو خیلی دوست دارم و مصرع پنجم رو هم.
مصرع دوم رو درک نکردم
بسیار عالی
ممنونم واقعا
همیشه نظرات و دیدگاهتون برام مهم بوده.
مرسی
اصلاحیه: منظورم بیت 4 و 5 بود نه مصرع 4 و 5
مامانم هم در مورد بیت دوم با من هم عقیده است معنی درستی نمی رسونه و ایشون معتقده اگر بجای "تا" از "گر" استفاده بشه درک تر میشه
مامانم میگه مصرع دوم بیت 4 برای این شعر مناسب نیست (خیلی ساده است) و با وزینی و سنگنی شعر سازگاری نداره
از مادر بزرگوارتون هم تشکر کنید
حتما در مورد شعر در پست بعدی توضیحاتی خواهم نوشت
میدونی چیه بهنام؟ غزل یه قالب حساسه شعریه،نیاز بیشتری به دقت نظر و ظریف کاری داره.ما شاید بتونیم توی مثلا ترانه ها،از ضعف و ایرادهای قافیه یا حتی گاهی وزن،چشم پوشی کنیم،اما توی غزل نمیشه.
اشکالای قافیه ای زیادی داری که اصلا غیر قابل اغماضه.یکی دو جا هم تو وزن ریپ زدی
بعد اینکه از اونجایی که دست آدم تو قالب های سنتی بسته ست،یکی دوجا نتونستی اون ارتباط موثر رو بین مصرع ها برقرار کنی مثلا بیت سوم
اما یه بیتی مثل بیت آخر رو اگر به چشم یه تک بیت نگاه کنیم،در نوع خودش شاهکاره !
در مجموع تحسین برانگیز بود.یکی از دلایلی که من از قالب های سنتی به سمت هایکو و کاریکلماتور و کوتاه نوشته روی آوردم،همین بحث محدودیتش بود
وای محمود!!!
پوکوندیم داداش........
دمت گرم
حالا بعدا یه توضیحاتی درمورد شعر مینویسم.