باور کن خدا در لحظه لحظه ی زندگی کنار ماست.کاش قدر خدا و زندگی که در کنار خدا داریم رو بدونیم آنکه با ما جان ،هزاران یاد بودش خوب مرده است اما همیشه فاستاءاذ باالله،انه السمیع العلیم
باور میکنم
من قدر خدا و زندگی را میدانم. ولی من در کنار خدا نیستم من جزئی از او هستم.
من اینو خوب میدونم و میدونم خدا چقدر منو دوست داره باور کن
سلامی به گرمی خورشید، به صداقت چشمانت به نگاه پاکت. از دل مهربانه یه دوست.
بهنامیه من امیدوارم همیشه به لحظه هایی که غمگینی شک کنی و بیشتر از غم به حکمتشون فکر کنی. امیدوارم با یه مطلب جدید خودتو تغییر روحیه بدی.ازت می خوام یه مطلب نغز بنویسی.
این یه درخواست از طرف یه دوست بود.
تا یار که را بیند و نه نه نه این مثال مال این نیست!!!
سحر سروری
چهارشنبه 26 مردادماه سال 1390 ساعت 11:59 ق.ظ
سلام.مرسی که بازم به وبلاگمون سر زدین...ممنون از اینکه راهنماییمون کردین تا وبلاگمونو بهتر کنیم.چشم سعی میکنم این کارو حتما انجام بدم...راستی یه سوال؟؟؟ شما شاعر هستین؟؟؟؟ این نوشته از خودتون بود؟؟؟؟؟؟؟ خیلی جالب بود...
سلام
خواهش میکنم.
شاعر که نمیشه گفت. به قول خودم تراوشات ذهنی!!!
هر از گاهی شعر میگم. ولی بیشتر دلی هستن تا فنی.
یعنی باید تو حس و حال گفتن باشم.
راستش این شعر خودم نیست. الان که جستجو کردم شاعرش رو پیدا کردم. آقای بیژن صف سری
این هم متن کامل شعرشون:
تومثل …
باورم نیست که آن ساده تر از آب مرا آتش زد تو مثل اون گل سرخی که نشسته تو ی باغچه مثل اون دیوان حافظ که گذاشتی لب طاقچه تو مثل بارون عشقی رو ی تنها یی شاعر تو همون آبی که رسمه بریزن پشت مسافر تومثل …
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
باور کن خدا در لحظه لحظه ی زندگی کنار ماست.کاش قدر خدا و زندگی که در کنار خدا داریم رو بدونیم
آنکه با ما جان ،هزاران یاد بودش خوب مرده است
اما همیشه
فاستاءاذ باالله،انه السمیع العلیم
باور میکنم
من قدر خدا و زندگی را میدانم.
ولی من در کنار خدا نیستم
من جزئی از او هستم.
من اینو خوب میدونم
و میدونم خدا چقدر منو دوست داره
باور کن
باورم نیست که آن ساده تر از آب مرا آتش زد
آه
و واقعا "این" چه معنی میتونه بده؟؟؟؟؟
واقعا چه معنی ای میتونه بده؟؟؟؟؟؟
ممنونی ام بابت لینکتون.
سلامی به گرمی خورشید،
به صداقت چشمانت
به نگاه پاکت.
از دل مهربانه یه دوست.
بهنامیه من امیدوارم همیشه به لحظه هایی که غمگینی شک کنی و بیشتر از غم به حکمتشون فکر کنی.
امیدوارم با یه مطلب جدید خودتو تغییر روحیه بدی.ازت می خوام یه مطلب نغز بنویسی.
این یه درخواست از طرف یه دوست بود.
تا یار که را بیند و نه نه نه این مثال مال این نیست!!!
تا خدا چی بخواد...
واقعا هم همینطوره.
بله
واقعیت هم همینطوره...
سلام.مرسی که بازم به وبلاگمون سر زدین...ممنون از اینکه راهنماییمون کردین تا وبلاگمونو بهتر کنیم.چشم سعی میکنم این کارو حتما انجام بدم...راستی یه سوال؟؟؟ شما شاعر هستین؟؟؟؟ این نوشته از خودتون بود؟؟؟؟؟؟؟ خیلی جالب بود...
سلام
خواهش میکنم.
شاعر که نمیشه گفت. به قول خودم تراوشات ذهنی!!!
هر از گاهی شعر میگم. ولی بیشتر دلی هستن تا فنی.
یعنی باید تو حس و حال گفتن باشم.
راستش این شعر خودم نیست. الان که جستجو کردم شاعرش رو پیدا کردم. آقای بیژن صف سری
این هم متن کامل شعرشون:
تومثل …
باورم نیست که آن ساده تر از آب مرا آتش زد
تو مثل اون گل سرخی که نشسته تو ی باغچه
مثل اون دیوان حافظ که گذاشتی لب طاقچه
تو مثل بارون عشقی رو ی تنها یی شاعر
تو همون آبی که رسمه بریزن پشت مسافر
تومثل …