میروی اما بدان کلی بدهکاری بمن...!!!

بلیت (بلیط) چشمهایت گران بود


هر چه داشتم


برای تماشایشان دادم


دیگر هیچ ندارم....جز دلتنگی


دلم هوای چشمانت را دارد...غرورم چند؟؟؟

نظرات 14 + ارسال نظر
م.مثل هرزه ی چادری یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:22 ق.ظ

چه عاشق حسابگری هستی یوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو.

بهار یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:52 ق.ظ http://zendanebihesar.blogsky.com

غرور شکستنیه روش بنویسیم با احتیاط حمل شود

هه

چه میفهمن آخه!!!

م.مثل هرزه ی چادری یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:27 ب.ظ

خیلی بدی میدونستی.آخه چراآدرس محل جمع شدنتون رو نمیگی منم بیام.اه

اول اینکه ما نمیشناسیمتون که!!!
دوم اینکه گیرم شما رو شناختیم!!!شاعری؟؟؟نویسنده ای؟؟؟ هنرمندی؟؟؟
سوم اینکه به شما نزدیکیم بچه تهرون!
.
.
.
چارم اینکه من کلا ازت خوشم نمیاد!!!

ولی بی شوخی اگه دوس داشتی بیا...ما تهرانیم

رقصنده یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:45 ب.ظ

غرور که دیگر قیمتی ندارد...
با یک ببخشیدِ ساده می‌شکند!

غرور ما که دیگر چیزی ازش نمانده است...

م.مثل هرزه ی چادری دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:03 ب.ظ

اول اینکه میام ازنزدیک همومیشناسیم
دوم اینکه فک نکن فقط تودست به قلمی
سوم اینکه بله که تهرانم
چارم اینکه حالا شماخودشون خیلی خوش اومدنی هست
ولی بی شوخی دوس دارم باشم

اجازه بده انجمن را بیفته بعد

دوما دست من نیست که....باید رئیس انجمن تاییدت کنه بععععد دعوتت کنه
تازه باید اعضای انجمن هم تاییدت کنن

سوم این که آمارتو دارم که میگم تهرانی دیگه
شایدم اصلا اینترنتتت وایمکسه!!!!

خلاصه دنگ و فنگش زیاده....من جای تو بودم بی خیال می شدم

پگاه دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:10 ب.ظ

چیه؟
نظر می خوای؟

نمیدم

نظر بدههههههههههههههههههههه

پگاه دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 07:30 ب.ظ

اول اینو درست کن تا بگم : بلیت* = بلیط!



چیشو درست کنم پگااااااااااااه؟؟؟


فرهنگ معین:

بلیت

(بِ) [ فر. ] ( اِ.) = بلیط : تکه کاغذ چاپ شده برای ورود به سینما، اتوبوس ، هواپیما، راه آهن و غیره .

دهخدا:

بلیت

این کلمه با حروف عربی: بلیت

بلیة. آزار و رنج و سختی . (غیاث ): بلیت را به حسبت یعنی اینکه خدای مرا بس است آنچنان حسبتی که آثار بلیه را نابود گرداند. (تاریخ بیهقی ص 309). معترف است در صورت نعمت به احسان او و راضی است در صورت بلیت به آزمودن او. (تاریخ بیهقی ص 309). نایره آتش بلیت خامد نشود. (جهانگشای جوینی ). مردم آن قریه به علت جاهی که داشت بلیتش می کشیدند و اذیتش را مصلحت نمی دیدند. (گلستان ). و رجوع به بلیة شود.

پگاه دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:41 ب.ظ

خب وقتی میگی بلیت چشمات گرون بود واسه تماشا من فقط یه برداشت میتونم بکنم اونم این بلیطه. بعدشم مطمئنم هیچ کدوم از خواننده هات ذهنشون به اینی که تو گفتی خطور نکرده. چونه هم نزن! پسر خوبی باش که می خوام نظر اصلیمو بگم...

واسا ی دقه

آهان...واسا...خوب بگو
الان پسر خوبی شدم

م.مثل هرزه ی چادری سه‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:25 ق.ظ

اوو ووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو
چه خبره
اوکی منتظرمیمونم همه تایید کنن ااقای هیچ کارهههههههههههه

پس بالاخره فهمیدی من هیچکارم

برای شروع خوبه!

محمود سه‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:17 ب.ظ http://kafshha-ye-khaki.blogfa.com/

چیه ؟ احساست رو دوباره از تو طاقچه برداشتی ؟ آقای ایموشن لس ؟

شینیم بینیم انجم شعاعععععععععععععععع، وتر، قطر!!!
اینو از پگی یاد گرفتما!!!

لطقا مسائل فیس رو با اینجا قاطی نکن!

الـــــی چهارشنبه 12 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:39 ب.ظ http://goodlady.blogsky.com

به اندازه ی نفس کشیدن
تمام زندگیت
میفروشی؟

نه...با تو میخواهم این جا را
بدون تو نه...!

محمود شنبه 15 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:43 ب.ظ http://kafshha-ye-khaki.blogfa.com/

کی پگاه ؟ گروه خونیش نمیخوره به این حرفا !!! اینا همه کارای خودته !
فامیل شاهنشاهی منو به سخره گرفتی ؟

اختیار داری بابا...پگی از سیبیلاش خون میچیکه...!!!
آره...فامیل تو رو به سخره گرفتم دهن لق!!!

پگاه چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 07:49 ب.ظ

شما خسته نمیشین انقد پشت سر من حرف میزنین؟!
به من میگی سیبیلو؟

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآاره به تو میگم

سیبیلووووووووووووووووووووووووووووووووو

اگه جرات داری ی بار دیگه واسم قاطی کن

پگاه پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:16 ق.ظ

همشیره ی ابویت سیبیلوئه!

همشیره به زبان ترکیه ای یعنی پرستار!!! نمیدونم ریشش فارسیه یا ترکی؟؟؟

کدوم یکیش؟؟؟ عمه قشنگم؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد