تموم شد . . . !!!

تموم شد . . .


دوران پرفراز و نشیب کارشناسی...


نه من دیگر تو را می بینم و نه تو دیگر مرا...!


امروز از صبح سردرد عجیبی داشتم...صادق طفلک ی کم مشت و مالم داد ولی اثری نداشت.


سرم رو بستم و خوابیدم...داشتم میمردم...!


صیاد اومد و دید دراز به دراز افتادم...نمیتونستم جواب سلامشو بدم، حتی نتونستم چشامو باز کنم و نگاش کنم...ی ماساژ توپ رو سرم پیاده کرد...دمش گرم...زنده شدم.


دیشب داشتم مقالمو سند میکردم برای کنفرانس که یهویی نتمون قطع شد...! امروز نگاه کردم دیدم مهلت ارسال مقالات تمدید شده.


دیروز بعد امتحان استاد بشیری رو دیدم...گفت فرهادی نمیدونستم این درسو برداشتی...چرا سر کلاس نمیومدی؟؟؟


چقدر من این مرد رو دوس دارم...ی کم گپ زدیم و بعدش بابای...


نمیدونم چرا انقد بی هدف دارم مینویسم...نمازمو نخوندم...!


از فردا باید کارامونو استارت بزنیم...سرمون خیلی شلوغه.


این روزها بیش ار هر زمانی به تو محتاجم...میدونم حواست بهم هست...بالاخره خدایی دیگه!


راستی...بهت گفته بودم چقد دوست دارم؟؟؟ تو بهترین خدای دنیایی...

نظرات 9 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:20 ب.ظ

موفق باشی
همه جا حرف داری از همه برای همه
اما....
من کجام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کجا؟
هیج جا حرفی از من نیس؟

مرسی...شما هم موفق باشید

هیچ جا نیستی

هیچ جا...

اگه حرفی ازت نیست پس نیستی...

دکتر خودم جمعه 16 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:18 ب.ظ http://porpot.blogsky.com

این دیگه ندیدن برای من خیلی سخت خواهد بود.

میگم کارشناسی چی میخونی که میتونی مقاله بدی؟ عمران؟

سلام دکتر جان

مزین نمودین...

عرضم به خدمتتون

کامپیوتر میخواندیم...در اصل فناوری اطلاعات

مقالاتم هم در زمینه شبکه های حسگر بی سیم و شبکه های موردی هستن دکتر جان...

30 یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:11 ب.ظ

مرتیکه لاشی این چرندیات چی دیگه خچالات چک سن بزرگ شدی دیگه بسه تا کی میخوای اشواغ قالاین بسه دا آدام اول ،آدام اول.الله شفاین ورسه .دیکه نبینم این چوری درد دل بلند کنیا.باشه.

مرتیکه لاشی این چرندیات چیه دیگه؟ خجالت بکش تو بزرگ شدی، دیگه بسه تا کی میخوای عاشق بمونی؟ بسه دیگه آدم شو آدم شو خدا بهت شفا بده...

بهار سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:03 ب.ظ http://zendanebihesar.blogsky.com

بهتری الان؟؟

شکر

انار سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:59 ب.ظ http://www.i4tiran.com

عکساتو دوست دارم


هه...
عکسامو دوس داره!!!

م.مثل هرزه ی چادری چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:04 ق.ظ

سلام.
تنهاتونیستی که خلاصیدی. ماهم بلاخررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررره

خدا رو شکر

رقصنده چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:15 ق.ظ http://sh-gh.blogfa.com/

پاشو :| واسه تنبلی سردردو بهانه نکن


- مگه چند تا خدا داریم!؟

خیلی خدا داریم

بانو یکشنبه 25 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:37 ب.ظ http://kunje-denj.blogfa.com

سلام بهنام

خدا رو شکر که راحت شدی :)

خدا ها همشون برای بنده هاشون خوبن هر کدوم یجور خدای منم خیلی خوبه خیلییییییییییییی

قربانت

باران :) دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:23 ق.ظ http://b72.blogfa.com

سلام بهنام جان...
سردرد همراه با دردسر ...
دردناکه....

کارشناسی مبارک مهندس جان...
فیروزه ای باشی....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد