بهنام فرهادی

هموگلوبین خون...

راستش اصلا فک نکردم چی بنویسم. فقط میدونم همیشه سعی داشتم آدم خوبی باشم، هیچوقت دوست نداشتم کسی رو برنجونم...خواسته یا نا خواسته...!

همیشه این آزارم میداد که بهم میگفتن تو بیشتر از بقیه میفهمی و میدونی...هیچ وقت دوست نداشتم به چشم ی عقل کل بهم نگاه بشه...محدود میشدم...نمیتونستم هیچ کاری بکنم...میدونی...وقتی با این چشم به آدم نگاه می کنن حتی جرات اشتباه کردن هم نداری...!

همیشه بار اول که منو می بینن فک میکنن من ی آدم مغرور و متکبر هستم...چون از اطرافیانم میخوام که بگن در مورد من چه فکری میکردن به همین خاطره که میدونم...ولی میگن که بعدش میفهمیم اصلا اینجوری نیست...به شدت احساساتی هستم ولی اینو فقط خودم میدونستم تا حالا...!

دوستون دارم...همه رو به خدا

خونوادم...همکلاسی هام...دوستام...همه رو بخدا...حتی خودمم دوس دارم

فریاد عزیزم که ی مدت باهم مشکل داشتیم و البته الان حل شده...خودشم میدونه دوسش دارم ولی آدمیزاد دیگه...بعضی وقتا عصبانی میشه...امیدوارم منو ببخشه

سینای عزیز که واقعا ی بچه ی گندس که تو دلش هیچی نیست...تو اوج ناراحتی مثل قرص روانگردان میمونه...سرحالت میکنه شدییییییییییییییییییییییییییییییید

صادق خان باپیری...آدم گوش تلخیه واقعا...ولی تنها گوش تلخ دنیاس که انقد شیرینه...داره تغییر میکنه...داره بهتر میشه...ولی واقعا بعضی وقتا رو مخ آدم رژه میره...صادق جان آرزو میکنم تو آزمون دکتری این هفتت موفق باشی...راستش هیشکی الان باورش نخواهد شد که "تو" با این قیافه ی داغونت داری دکتر میشی...موفق باشی دکتر

سلااااااااااااام زاهد گیان، چهیش مکریه؟؟؟ منال کور؟؟؟ فری گرکمنی به خدا...حال میکنی؟؟؟ یاد گرفتم؟؟؟ کرم دارم دیگه باید همه زبانارو یاد بگیرم...هیچ وقت یادم نمیره، به خانم شکری گفتم با من کردی صحبت کن منم یاد بگیرم، به شوخی گفت: هزینه داره آقای فرهادی...منم به خاطر رو کم کنی 2 ماهه یاد گرفتم کفش یرید...البته این کردی من پلاستیکیه ها زاهد جان...!

عاشق رک گویی هاتم...حتی فحش هاتم دوس داشتم چون میدونستم از ته دل نیست...موفق باشی کرد جدایی طلب

میثم عزیز...امیدوارم موفق باشی...کاش بیشتر پیشمون میموندی...پسر خوبی بودی

"همکلاسی" عزیزم...ازت ممنونم...حضورت باعث شد من خودمو تغییر بدم...خودمو بالا بکشم...انقد بالا که تو رو تو پایین از دست بدم...با خود بیاندیش بهترین برای تو چیست؟ همان را برایت آرزو میکنم...راستی...به احترام خودت سعی کن منو ببخشی...خیالت راحت...قول میدم که خوبم و ذهنم درگیر چیزی نیست...این بار واقعا باور کن

سینا بهرامی عزیز...خیلی بهم کمک کردی...خیلی دوست دارم پسر...هم خودتو هم کله خرابیتو

مهدی آددا...همیشه دوست داشتم باهات بحث کنم...عاشق تفسیرهات بودم...با اون شور و هیجان خاص خودت...ی دونه ای به مولا ...پای آسیاب خرابه بیرون شهر منتظرت میمونم کابوی...

میلاد، پیام، پدرام...ی دونه این بخدا...پیام جان حلال کن دادا

صیااااااااااااااااااد...تازگیا ی جوری ماچم میکنیا...باید بیشتر حواسم بهت باشه...خیلی دوس داشتنی هستی...کاری نداری؟؟؟سلام

خانم ها بابایی، کارگر، نجفی...ما واقعا دوس داشتنی ترین اکیپ دانشگاه بودیم...با هم بمونید و قدر همو بدونید...اگه چیزی گفتم بخدا بخاطر این بوده که برام مهم بودین...حلالم کنین