عاشقانه های من و عزی جوووووووووون

در میزنن...


- کیه؟؟؟

جمع کن بریم

-بله؟؟؟

 کاسه کوزتو میگم

-جان؟؟؟ حالتون خوبه؟؟؟ کمکی از دستم بر میاد...؟

وقتت تمومه داداش...باس بمیری...جمع کن بریم

- آها...خوبین شما؟؟؟بی خیال بابا...آدرستو بده بینم درست اومدی عزرائیل جان

مگه بهنام فرهادی نیستی؟؟؟

-چرا...ولی...حالا نمیشه بی خیال ما بشی...به خدا آقای جنتی واجب تره ها...گناه داره...میدونی چند ساله تو صفه؟؟؟

اونش دیگه به تو ربطه یوخدی

- باشه بابا توام انگار نوبرشو آوردی...وایسا خو...6 ماهه دنیا اومدی؟؟؟

آ پسر...دی جی آموری...ویت ساسی مانکن...طرفداراشون خیلی بیشتر از لینکین پارکن...

- چی میخونی؟؟؟

آهنگ جدیده ساسیه

- مگه شمام از این چیزا دارین؟؟؟ حرام نیست؟؟؟

هر چیزی که باعث شه من سرحالتر بمونم از گوشت سگ حلالتره...!!!

- ایول...اگه فعلا بی خیال ما بشی قول میدم سر حالت کنم...!!!

چجوری؟؟؟

- اینجوری...اینجوری...تو که عروسکی تو که ملوسکی دیوونه ی اون چشاتم...تو که با نمکی...

عروسک ملوسک جد و آبادتن...مرتیکه ی سوسول...جمع کن بینیم بااااااااااا

- نه...تو رو خدا...ی شانس دیگه بهم بده...نمیدونستم از اینا دوس نداری...وایسا

آها...ی دقیقه صبر کن...وایسا...آها...آهنگ جوادی دوس داری؟؟؟

بوخون شاید خوشم اومد حالا

-گهی مسجد گهی میخونه میری...گهی کعبه گهی بتخونه میری...کی هستی و چی هستی فقط خدا میدونه ه ه ه ه...حل این...

بس کن... اه اه اه ...حالمو بهم زدی با این صدات...را نداره...باس بریم...

-

- خیلی نامردی عزی جون...حلالت نمیکنم......مگه چی ازت کم میشد؟؟؟ ها؟؟؟ حالا این ی دفه رو کوتا بیا...این همه ماموریت موفق...ی دونه ناموفق...ها؟؟؟ نظرت چیه؟؟؟


عزی یکه تاز دورااااااااان...نورچ


- خدا جونم من نمیخوام بیام حالا...ی ذره دیگه بذار بمونم...تولو خدا...

خدا جونم...دوست دارما...!!!


ناگهان صدایی آمد...


--- ها...عزرائیل...چیکار ای بهنام داری؟؟؟

قربانتان گردیم امر همایونی بود...ما ماموریم و معذور...

--- فعلا استخدامی نداریم...رزومه اش را هم خواندم...به دردمان نمیخورد

جان نثار تنها جان ستانیم...امر امر همایونی است

- آها...تا یادم نرفته...خدا این فرشته هاتو کنترل کن دیگه همین این...2 دقیقه پیش داشت ساسی گوش میداد...

--- راست میگوید؟؟؟

اعلیحضرتا...تنها آهنگ انتظار بود فقط همین...دیگر آنقدر قمرالملوک وزیری گوش داده بودیم که حالمان بهم میخورد...

--- حساب تو یکی را بعدا میرسیم...

-هه هه...حالا میخواستی منو بکشی؟؟!!! الان اخراجت میکنه حالت میاد سر جاااااش یووووووووو     هوووووووووووووو


خیلی نامردی...سری بعد حسابتو میرسم





نظرات 6 + ارسال نظر
رها پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:10 ق.ظ http://barzakhekamal.blogfa.com

آخه چرا وقت عزراییل جانو انقدر میگیری،چرا چونه میزنی
این همه پشت سرت تو صفن وقت مردمو میگیری
از اون ورم میشد آپ شیا

خیلی دلت میخواد بمیرم؟؟؟

چیکارت کردم مگه؟؟؟

نوموخوام

پگاه پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:10 ب.ظ

چقدر تفاوت بود بین این و شعر پست قبلیت!
دوست دارم قبل رفتنت یکی از بهترین کاراتو ببینم اینجا. میدونم که میتونی خیلی بهتر از این بنویسی.

البته تو این که خیلی خوب مینویسم هیچ شکی نیست

منظورت شعرهامه یا نوشته؟؟؟ سیاسی ... اجتماعی .... عشقولانه؟؟؟

پدرام پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:02 ب.ظ

ها...عزرائیل...چیکار ای بهنام فرهادی عزیز ما داری؟؟؟مال خودشه میخواد دیر دبر تمومش کنه.اصلا قول میدیم هر موقع خواستیم حتمآ خبرت کنیم که نو هم اینقد این مسیر رو نیایو بری برو به جنتی برس....
(بهنامی خیلی باحال بود آفـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرین)

هااااا.....کاک پدرااااااااااام خومونی؟؟؟؟

چیکار ای بردار z داری پدراااام؟؟؟ عزیز جد و آبادته جیجل...

مال خودشه...

پدرام دلم برات تنگ شده کثافت!!!

پگاه پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:19 ب.ظ

منظورم اینه که خوب نبود این نوشتت

دلت بخواد... هیچم نه!!!!

نسیم جون جمعه 18 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:43 ب.ظ

جه خبره ازالان اومده سراغت بیشول؟؟؟؟؟؟؟
من گفته بودم هفته بعد.
پس کنسل شد؟حالا حالاها بیخ ریشمونی؟
خدا بهم صبر بده.[:S004:

خدایا منه بکش...

رها شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 09:35 ق.ظ http://barzakhekamal.blogfa.com

نه،خدا نکنه
راستی اولین باره آهنگتو میشنوم،حس خوبی بهم داد
همیشه اسپیکرم خاموشه آخه

مرسی که خاموشی همیشه

آهنگارو چن وقت ی بار عوض میکنما...حواست باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد