دلگیر...


دلم خیلی گرفته


نیاز به استراحت شدید دارم.


به نظرم یه ده روزی نباشم. برام دعا کنید

نظرات 3 + ارسال نظر
سینا جعفری پنج‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:54 ق.ظ http://jafari-it.blogsky.com

اولین شب تنهایی
امیدوارم کمی آروم بشی.
فقط همین...

پیام پنج‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:57 ب.ظ

سلام بهنام جان
چی شده تو هم رفتی قاطی مرغا؟؟؟
دلت چجوری گرفته حالا؟؟؟
دردم میکنه؟؟؟
بهنام جان اگه مشکلی هست که از دست ما کاری بر میاد دریغ نکن
موفق باشی

نمیدونم تا حالامریض شدی یا نه؟
اگه شدی، نمیدونم دکتر رفتی یانه؟
حالا اگه دو مرحله ی قبل رو با موفقیت گذرونده باشی میرسی به مرحله ی سوم که غوله!!!

آقا یا خانمی با روپوش سفید که احتمالا عینک هم دارن با یه چیزی آویزون رو گردنشون (توضیح کاربرد آن از حوصله ی خواننده خارج است) روبروی شما ایستادن و بهتون میگن که: خوب عزیزم. مشکلتون چیه؟؟؟
راستی میدونی اصلا برای اونا مهم نیست که چی میگی؟
نمیدونستی! نه؟
خوب، اولین کاری که اونا میکنن اینه که یه چوب(احتمالا یا قطع به یقین از یه نوع چوب نامرغوبِ بی کیفیت تهیه شده که زحمت قطع درخت بزرگوارشونو یکی از دوستامون کشیده) برمیدارن و بهت میگن دهنتونو واکنید، بعد با یه چراغ قوه نگاه محتویاتش میکنن و باز مهم نیست چی میبینن.
چون در هر صورت تشخیصشون اینه که: قاطی مرغا شدی!!!
البته این که این چه نوع مرضیه من نمیدونم.!!!

پیام عزیزم
دردِ ما مشترک نیست.

جلال پنج‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:08 ب.ظ

سلام
تم نو مبارک
این صدای ربنا رو که شنیدم گرسنم شد!
مطلبت خیلی جالب و جدید بود

ممنون از حضورت...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد